مینویسم سلامو نمیدانم چرا مینویسم ...

 نمی دونم یا نمی تونم این حس رو هرگز برای کسی بازگو کنم...!!! چرا..؟

 که اگه می دونستم شاید جوابی بود برای هزاران چرایی که نمی دونم.

تنها یک چیز اهمیت داره، اونم دوست داشتن محض و بی چون و چراء...

تو هرگز به ستاره ها دست پیدا نمی کنی اما اونا رو دوست داری؛ به ماه نمی رسی اما عکس اونو که توی یه چاله آب افتاده تو رو محو میکنه...

ولی هستند کسانی که پنجره اتاق را بروی ستاره ها می بندند و پا در چاله آب می زارن...

اونا به یه چیز خوب اعتقاد دارن..!!!

در این جهان به اندازه کافی ماه هست و ستارها بی نهایت هستند...

فقط باید از کنار آنها گذر کنی...

باید بگذری...

آنها ایستگاهی هستند برای آنکه در قطار زمان از پشت پنجره برای آنها دست تکان دهی و بگذری...

فقط باید گذشت...